اگر او بخواهد.
اگر این روزمرگیها،
دعوا بر سر نداشتنها،
بی اعتنایی بر سر داشتنها،
تمام شود.
اگر شنیدن آغاز شود؛
همین صدای صبحهای بیستوچند درجه،
بهانهی شروع خوبی میشود.
تازه میشوم مثل اولین لحظه؛
همانی که باید برایت ترسیم کنم،
مو به مو با جزییات تمام توضیح دهم تا بدانی؛
بشنوی؛
مجازاً ببینی؛
مرا در پاییز.
Like a Harmonica,
Be host of breath!
Breath and breath.
Because my breath smells You.
And,
Be my Her!
[In case of possessive adjectives].
was fantastic
0 likes
……
بی اعتنا به فصلهائی که بی تو گذشت …!
تازه میشوم !
0 likes
0 likes
تازه شدن
بستگی محتمل تو با پدیده های مجازی
در حقیقت نا نوشته
در تفاهم به زبان نیامده
کفش های واکس خورده اول صبح
مشامم را از هوای محبتت پر می کند
0 likes
جالب بود
0 likes
دعوا بر سر نداشتن ها و بی اعتنایی بر سر داشتن ها . . .
زیبا بود
راجع به نوشته های من : واقعا جز اینا نمی دونم چی بنویسم این مطالب همه ی ذهنمو اشغال کرده . . .
0 likes
درود بر شما دوست عزیز:
من در وبلاگم مطلب کوتهای درباره حفظ محیط زیست در دین زرتشت نوشتم لطفا” اگر مایل هستید آن مطالب را بخوانید و با بیان دیدگاهتان آن را کامل کنید.
با تشکر از شما دوست عزیز
0 likes
پاییز بی رحم لعنتی
0 likes
همه چیز امکان پذیر می شود اگر این همه “اگر” وجود نداشت! ولی همین هاست که آدم رو می سازه!
—
خیلی وقت بود بهتون سر نزده بودم،مثل همیشه زیبا
خوشحال میشم به منم سر بزنید
0 likes
سلام
خوشوقتم از آشنایی با شما
نوشه ی بسیا نابی بود تبریک می گم
ایام به کام
0 likes
چرا همیشه طرف مقابل شما ، مونث هست؟
0 likes
حس صمیمی و زیبایی توی وبلاگتون موج میزنه
اگر او بخواهد …
اگر او بخواهد …
…
موفق باشید
0 likes