در خاطرم نیست چیزی نوشتهباشم بی تأثیر از سایههایی روشن؛
حرفی زدهباشم دور از تولدی در ماه بهمن؛
دور از بغضی شیرین، همراهتر از سایهام
این حافظهی به تمسخر تقویممانند را که میگردم پر است از حس خواستن نوشتنهای نزدیک اذان صبح؛
احساسات مبهمی که وسوسهاش کلاس ادبیات است.
اینگونه است که،
خدا،
من،
قلم را با خواستن،
عشق،
همین نور، یکجا؛
برای مخاطبی شاید خاص،
نگاشتیم.
مثل دِی[،]ماه
من از هیاهو دورم؛
تو نگاهم را،
باور کن؛
از گمشدن خستهام؛
تو؛
پای رفتن؛
حس ماندن؛
بودن؛
باش!
تاثیر گذار…
تولد وبلاگت هم مبارک
0 likes
امیررضای عزیز
درود و تبریک بخاطر حضورت و تمام سالهایی که نوشتی، مخاطب خوبی بودی و لحظه های خوبی برای مخاطبانت آفریدی
موفق و پایا باشی
0 likes
0 likes
سالگردت مبارک
به -تو- ی قلمت
0 likes
ممنونم
و برای زیباترین عکس ها که همیشه در این خانه می بینم هم!
0 likes
سلام نوشته هاتون یه جورایی ذهن آدم و درگیر می کنه و این نشونه ی یه متن موفقه بازم تبریک!!!!!!!
1 likes
من عاشق تمام ذره های هستی هستم.وقتی از عشق من نسبت به خودت آگاه بشی دوست داری معشوق بشی و میل به مرکز بودن داشته باشی یا تو هم عاشقم بشی؟+1
0 likes
سلام
از طریق وبلاگ اوستا با وبلاگتون آشنا شدم.
میخواستم لطف کنید و سری به وبلاگ من بزنید.
با پستی با عنوان «حق؟» آپ هستم.
یا حق
0 likes
شادی این بادکنک ها از چیست؟
ببین! چه شادن
0 likes
تولدش مبارک!
کیک نمیدین بخوریم؟
0 likes
سلام
تا به حال فکر کردین که آیا دین اسلام بهترین دین هست یا ادیان دیگر؟ برای پاسخ به این سوال به روزم.منتظر حضور گرم شما هستم.
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
0 likes
از الان تولدت مبارک
0 likes
سلام من امدم عزیزم چه زود نزدیک میشه
0 likes
سلام
نوشته هات خیلی قشنگه…
به منم سر بزن
0 likes