می خواهم آنقدر بمیرم تا خسته شوم،
گاهی وقت ها که زندگی برایم سخت می شود،می خواهم؛
ولی بعدا یادم می رود.
همین زندگی است که حواسم را پرت می کند،عجب موجود عجیبی است.
مردن یادم می رود.
خسته ام، خوابم می آید.
اردی بهشت 88
می خواهم آنقدر بمیرم تا خسته شوم،
گاهی وقت ها که زندگی برایم سخت می شود،می خواهم؛
ولی بعدا یادم می رود.
همین زندگی است که حواسم را پرت می کند،عجب موجود عجیبی است.
مردن یادم می رود.
خسته ام، خوابم می آید.
اردی بهشت 88
چه قدر منم خوابم گرفت!
0 likes
چه قدر عمیق زیبا بود
چقدر دلم خواب می خواهد
مرگ شاید…
0 likes
ما خزان را چون بهاران می کنیم
آب این چشمه به باران می کنیم
جمله برگان درختان بر زمین
ما زمین را عشق باران می کنیم
شبنم این باد پاییزی نشست
ما زمین را مست یاران می کنیم
0 likes
من سال های سال مردم
تا اینکه یکدم زندگی کردم
تو می توانی
یک ذره
یک مثقال
مثل من بمیری ؟
0 likes
وحشت از عشق که نه ، ترسم از فاصله هاست
وحشت از غصه که نه ، ترسم از خاتمه هاست
ترس بیهوده ندارم ، صحبت از خاطره هاست
صحبت از کشتن ناخواسته عاطفه هاست
کوله باری پر از هیچ ، که بر شانه ماست
گله از دست کسی نیست ، مقصر دل دیوانه ماست
0 likes
چه بخواهیم چه نخواهیم
همه ی ما یه مرگ به خدا بدهکاریم…
0 likes
ومن آنقدر مردهام که حتی دیگر مرگ هم مرگ مرا باور ندارد
0 likes
دستان زندگی قوی تر است همیشه ، تنها یک زمان دستان مرگ پیروز می شود و آن وقتی ست که باید ، که وقتش باشد ، که دیگر جایی در این دنیا برایمان نیست ….
0 likes
سلام گلم
اینروزا منم همین حال و هوا رو دارم . امیدوارم که تو هم زودتر آرامش بگیری .
0 likes
همین زندگی است که حواسم را پرت می کند
چقدر این روزها این جمله رو می شنوم
0 likes
این زندگی خیلی کارا میکنه. میکشه. میخوابونه. میچرخونه. میگذرونه. میخستونه
اما اخره اینا همش با یه خواب میچسبه…
خوبی که ها؟
0 likes
خستگی قشنگه چون بعر استراحت حسّت فوق العادست
0 likes
عجب زندگی شور شده
0 likes
0 likes
عالم همه محو گل رخسار حسین است ،/
ذرات جهان درعجب از کار حسین است ./
دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش ،/
یعنی که خدای تو عزادار حسین است/
التماس دعا…
0 likes
نظره لطفته…
خبری شد به منم ندایی بده
0 likes
سلاممممممممممممممممممم
امام على (علیه السلام):
کسی که با کتابها خود را آرامش دهد، هیچ آرامشی را از دست نخواهد داد.
و فى مناجاة موسى علیه السلام:
موسى علیه السلام در مناجات با خدا عرض كرد:
خداى من ! كدام آفریده ات را بیشتر دوست مى دارى ؟
فرمود: آن كس را كه چون محبوبش را از او بگیرم با من آشتى باشد.
///////////////////////////////////////////////////////////////////////
وچقدر سخته كه گل ارزوهات رو تو باغ يكي ديگه ببيني و بدون اينكه لبريز از كينه و نفرت بشي زير لب بهش بگي :گل من !باغچه ي نو مبارك…
//////////////////////////////////////////////////////////////
خای دل بی قرار نالاه نکن زاری نکن ان دیگه نمی اید اینجا
کاری باهات نداره اصلا تو دیگه کسی نیستی تو را برده از یاد
ان کسی که با یادش شادی ان از یادت بی خیره
زاری نکن یادش رفته که تو هم روزی روزگاری بتی بودی و
شکسته شدی خورد شدی با خاک یکی شدی بی ارزش
دیگه اینقدر نگو شاید بیاد . شاید بیاد . نمیاید
ان دیگه تو را دوست نداره نمیخواد
همش این حرفها دورغه دورغه
عاشق شدن کدومه
/////////////////////////
م
0 likes
يلدا يعنی تنها يک دقيقه بيشتر را باهم جشن بگيريم…/
زمستانتان مبارک…
0 likes
سلام . دوست من وبت خیلی محشر وعالیییییییییییی . خیلی خوشحال میشم اگه تو پیوندای هم باشیم
حتما به منم سر بزن . منتظرتم . واقعا خیلی خوشحالم که میبینم این چنین مطالب زیبایی با این دلهای زیبا و پاک هست
0 likes
مهدي جان
سوال ساده دارم از حضورت
من آیا زنده ام وقت ظهورت؟
اگر که آمدی من رفته بودم
اسیر سال و ماه وهفته بودم
دعایم کن دوباره جان بگیرم
بیام و در رکاب تو بمیرم
تو اين ايام هر وقت دلتون شكست ياد ما هم بكنيد
الهم صلی علی محمد وال محمد
التماس دعا
0 likes
یعنی اینکه اپ کردی خبرم کن
منظورم اون بود.
0 likes
ی قرار توام ودر دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی وبین من وتو فاصله هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست
بی هر لحضه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
باز می پرسمت از مسئله دوری وعشق
وسکوت تو جواب همه مسئله هاست
0 likes
سلام من شمارو لینک کردم.
0 likes
این روزها کسی هم از مردن خسته می شود؟
یا همه عادت به مردن دارن؟
0 likes
آن بهشتی رو كه عزم سير در گلزار داشت
بر لبش شهد شكر در ذكر يا غفّار داشت
با زبان عشق رمز عشق را اظهار داشت
بلبلی برگ گلی خوشرنگ در منقار داشت
و اندر آن برگ و نوا خوش ناله های زار داشت
گفتم ای جان عاشقی را منشا ارشاد چيست
اين بنای جاودان را بانی و استاد كيست
گفت مرغ روح در زندان تن آزاد نيست
گفتمش در عين وصل اين ناله و فرياد چيست
گفت ما را شوق وصل يار بر اين كار داشت
لاله رخسار گلگونش چو آتش بر بياض
دولت بيدار عشقش را نباشد انقراض
رهروی كوی وفايش را نباشد ارتحاض
يار اگر ننشست با ما نيست جاي اعتراض
پادشاه كامران بود از گدايان عار داشت
ای خوش آن چشمی كه باشد آشنا با حسن دوست
می دهد آيينه ی دل را جلا با حسن دوست
محفل عشاق را باشد صفا با حسن دوست
در نمی گيرد نياز و ناز ما با حسن دوست
خرم آن كز نازنينان بخت برخوردار داشت
گر قبول افتد كه طوف كعبه ی جانان كنيم
فخر بر خورشيد و ماه و انجم و كيوان كنيم
بهر قربان در منای دوست جان قربان كنيم
خيز تا بر كلك آن نقاش جان افشان كنيم
كاين همه نقش عجب در گردش پرگار داشت
0 likes
سلام آقا امیرممنون که بهم سرزده بودی.لطفا منو با (حرفهایم را آرام در گوشت زمزمه میکنم)لینک کن
0 likes
من اگر خاکمو خشکم خشکی از روحم نیست
آسمان است که با من قهر است
0 likes
امیدوارم زودتر مطلب جدیدت رو بزاری
با مهر
0 likes
یاد استاد معروفی افتادم
می گفت : دیگر نمی نویسم . اما اگر یادم بماند!
مرسی دوست عزیز
بامهر
0 likes
کجا باید بیایم به صرف چی؟
0 likes
با یه حس عجیب مینویسی.خیلی قشنگ.
می خواهم انقدر بمیرم تا خسته شوم.اما یادم میرود
0 likes
ممنون از لطفتون .
حتما” . خیالتون راحت باشه .
0 likes