آغاز

نوشتن هایم سرشار از کوتاه واره هایی است که به ذهنم می آیند.

بی موقع؛

بی محل؛
بعضی وقت ها شب است،
بعضی وقت ها روز.

گاهی هم بینشان،
به ذهنم می رسد.

بیش تر جمله ای؛
بغضی؛
سکوتی؛
حسّی؛
احساسی؛

حرفی؛
و شاید کلمه ای.

خوب و بدش دست من نیست.

تنها چیزی که رابط است، قلم است.

گاهی وقت ها جوهر دارد، گاهی وقت ها نور.

سر سوزن ذوقم را با حرف ها نقاشی می کنم.

نقاشی هایم را در ازای چند لحظه وقتت می فروشم.

تو چشمانت را به نوشته هایم قرض می دهی،
من حسم را به ذهنت سنجاق می کنم

و…

من این گونه می نویسم.

نظرات برای "آغاز" : (۲۹)

  1. یه بنده خدا می گه :

    وزي مرد کوري روي پله‌هاي ساختماني نشسته و کلاه و تابلويي را در کنار پايش قرار داده بود روي تابلو خوانده ميشد: من کور هستم لطفا کمک کنيد . روزنامه نگارخلاقي از کنار او ميگذشت نگاهي به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود.او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اينکه از مرد کور اجازه بگيرد تابلوي او را برداشت ان را برگرداند و اعلان ديگري روي ان نوشت و تابلو را کنار پاي او گذاشت و انجا را ترک کرد. عصر انروز روز نامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است مرد کور از صداي قدمهاي او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسي است که ان تابلو را نوشته بگويد ،که بر روي ان چه نوشته است؟روزنامه نگار جواب داد:چيز خاص و مهمي نبود،من فقط نوشته شما را به شکل ديگري نوشتم و لبخندي زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هيچوقت ندانست که او چه نوشته است ولي روي تابلوي او خوانده ميشد:
    امروز بهار است، ولي من نميتوانم آنرا ببينم  !!!!!
       وقتي کارتان را نميتوانيد پيش ببريد استراتژي خود را تغيير بدهيد خواهيد ديد بهترينها ممکن خواهد شد باور داشته باشيد هر تغيير بهترين چيز براي زندگي است.

       0 likes

  2. سلام
    تولده 5 سالگی وبت مبارک دست
    و اینگونه است که زیبا مینویسی
    گل

       0 likes

  3. من میگویم زیبا نوشتی
    پس میخرم آن را گل

       0 likes

  4. منم تبریک گل

       0 likes

  5. تو چشمانت را به نوشته هایم قرض می دهی
    من حسم را به ذهنت سنجاق می کنم
    افسوس که  هیچ کدامشان نفهمیدند
    چقدر ، چقدر دستهایم دستهایت را کم دارد

       0 likes

  6. مامانی هستی (سایه صبور) می گه :

    سلام
    و من نیز اینگونه نویسی ات را میستایم . نقاشیهایت را به بهای دل و نوشته هایت را به بهای روح خواهم خرید.

       0 likes

  7. مدادرنگی می گه :

    تبریک می گم

    موفق باشی

       0 likes

  8. میلادت آغازی است برای یک بهانه
    بهانه ای برای گفتن
    گفتن اینکه تولدت مبارکگل
    دل نوشته هایم را
    دل نوشته هایت را
    و تمامی آنچه که از دل برون آید
    دوست می دارمگل

       0 likes

  9. ابوالفضل می گه :

    زیر باران گاهی
    گرچه تنها اما
    قدمی باید زد
    عشق از دیده ی نمناک خدا می بارد…
    سلللللللللللام
    به روزم گلگل

       0 likes

  10. کلک شید می گه :

    چه زیباست وقتی حتا خودت برای آمدنت می نویسی

       0 likes

  11. نوشتنت رو دوس دارم…
    قجنگه…
    هویجور ادامه بده.
    منم مبارکا میگم…
    تازه منم خبر ندادی ها ناراحت

       0 likes

  12. گل

       0 likes

  13. سلام

    هر چه از دل برآید بر دل نشیند

    گل

    صادقانه بودنش به صد تا ردیف و قافیه …….

       0 likes

  14. ابوالفضل می گه :

    سلام
    یه اتفق عجیب تو شور عاشقانه افتاده…
    خودت ببینی بهتره
    …خودکشی…

       0 likes

  15. حرف نداشت خیلی خوب بودلبخند

       0 likes

  16. تو چشمهايت را به نوشته هايم قرض مي دهي؟

       0 likes

  17. بعضی نوشته ها (نمی دونم اسمشو شعر می شه گذاشت یا هر چیز دیگه ای) که راجع به احساس و توصیف شرایطی روحی است رو نمی شه چیزی درباره اش گفت
    فقط می تونم بگم نوشته ی خوش ترکیبی بود

       0 likes

  18. تو همیشه باحال مینویسی همیشهههههههههههههههههه

       0 likes

  19. کلک شید می گه :

    “فوری نوشت” نیاز به همیاری یک بیمار را بخوانید لطفن و به دیگران هم اطلاع رسانی کنید…

       0 likes

  20. خواهش لبخند

       0 likes

  21. چرا اپ نمیکنید؟گل

       0 likes

  22. ساز خدا می گه :

    برای همین آمدی اینجا……………خوشحال می شم قلم رنجه کنیدگل

       0 likes

  23. بهنام.ج می گه :

    آنگاه بانوي پر غرور عشق خود را ديدم
    در آستانه ي پر نيلوفر
    كه به آسمان باراني مي انديشيد
    و آنگاه بانوي پر غرور عشق خود را ديدم
    در آستانه ي پر نيلوفر باران
    كه پيرهنش دست خوش بادي شوخ بود
    و آنگاه بانوي پر غرور باران را
    در آستانه ي نيلوفر ها
    كه از سفر دشوار آسمان باز ميآمد

    ……….

    سلام
    امیدوارم که حالت خوب باشه !
    وبت رو خوندم ؛
    خوبه ! بهتر از این ها هم می تونه باشه …
    به هر حال قشنگ می نویسی ! خوشم اومد واقعا

    من لینکت کردم
    منتظر حس گرمای حضورت و لمس ردپای عبورت هستم …

       0 likes

  24. مداد رنگی می گه :

    همین بی موقع و بی محل
    همین بهتر است

       0 likes

  25. م.ص.الف می گه :

    هرگاه از چیزى ‏ترسیدی خود را در آن بیفکن زیرا سختی ترس، از آنچه که می ترسی سخت ‏تر است. [امام علی (ع)]

       0 likes

  26. و در هر پایانی شروعیست زیبا.

       0 likes

  27. دلم میگیرد
    بغض میکنم
    برمیدارم قلمی و کاغذی
    و شعر اتفاق می افتد…

       0 likes

  28. میم لام می گه :

    سلام
    این را در جواب من که ننوشتی؟
    جالب بود به هر حال!

       0 likes

  29. فرزند بهمن می گه :

    هرگز از مرگ نهراسیده ام اگرچه دستانش از ابتذال
    شکننده تر بود
    هراس من باری همه مردن
    در سرزمینی ست
    که مزد گورکن از بهای آزادی آدمی
    افزون باشد…
    نوشته هات زنده اند وقتی می خوانم دلم نمی خواد تموم شن
    چشام بی اراده دنبال کلماتت می رن
    حرفات نوستالوژیک هستن و یاد زلالی کودکیم می افتم…
    بازم ممنون که این حس قشنگ رو القا می کنی و این ارزشمند ترینه

       0 likes

نظرتان را درباره ی "آغاز" بنویسید

تحلیل آمار سایت و وبلاگ