آغوش

بغض تنها واژه ای است که می توان نگاشت؛

وقتی خودت را از سرمای روزگار در آغوش می گیری؛

آن هم در گرمای بهار.

این همان لمس غم هاست؛
مز مزه کردن تلخی است که زیر زبانت جریان دارد.

این از تنهایی است که باید فقط خودت را در آغوش بگیری؛
آن هم در حیاط خلوت زندگی ات؛
نشأت گرفته از حس حسرت نگفتن و نه گفتن، از ترسیدن،
گفتن و نفهمیدن.

شاید این سبک نوشتن های من اعصابت را به هم بریزد؛
اما مطمئنم قبلش هم نمی توانستی دردم را درک کنی؛
چه برسد به این آن که شاید پازل ذهنت در هم ریخته است.

من این بغض ها را که به اشک نمی رسد دوست دارم؛

– مثل چند چیز دیگر-

صدایم بعدش بغض آلود می شود؛
و فقط این جا جاری می شود؛
روی کاغذ.

اردی بهشت 88

نظرات برای "آغوش" : (۲۵)

  1. توام بغضته؟!!!!…
    کمتر کسی هس که ادم رو درک بکنه. هرکیم میبینه میگه بیخیال چیه نشستی خودتو عذاب میدی. اما کاش گفتن این حرف هم مثه انجامش بودو ادم میشد بیخیال باشه…
    اما همون که رو کاغذ مینویسی خودتو سبک میکنی خوبه…
    امیدوارم به خواسته هات برسیزبان
    خوش باشی گل

       0 likes

  2. این قسمت سمت چپ رو خیلی خوشگل نوشتی
    گل

       0 likes

  3. فصل خدا می گه :

    الهــــی چه عزیز است او که تو او را خواهی در بگریزد او را در راه آرئی طوبی آنکس را را کـــه تو او رایی ـ آیا که تا از ما خــــود کرائی؟

       0 likes

  4. فصل خدا می گه :

    گل

       0 likes

  5. موافقمگل

       0 likes

  6. دختر ایرانی می گه :

    می گم آقای بغض از نظر شما سیاسی نوشتن ایرادی داره؟

       0 likes

  7. لینک!!!؟
    باشه…
    عالیه…
    دارم میرم لینکت کنم.

       0 likes

  8. زندگی نه عادل است ونه ظالم

    زندگی همین است که هست .

    ما باید شیوه های برخورد با ضربه ها و واپس روها را

    بیاموزیم یکی از بهترین روشها  :

    صادق بودن با خود , قبول مسئولیتهای زندگی خویش وپرهیز

    ازسرزنش است .

    نکته مفید دیگر : جدی نگرفتن بیش از حد زندگی و خندیدن

    گاه وبیگاه به خویشتن است .

       0 likes

  9. این بغض …..این درد …..این غم ….
    تنهاترین خویشاوندم
    در میان این همه کس داشتن و بی کس بودن
    در میان ثانیه هایی پر از خاطره
    اما انگار فقط قسمت های تلخ به یادم مانده
    همان ….غم….درد….آه

       0 likes

  10. گل

       0 likes

  11. سلام دوست عزیز
    من تصمیم گرفتم دوستام رو جمع کنم تا با هم برای خدا نامه نویسیم
    اگه به ما ملحق بشی خوشحال میشم
    وعده دیدار ما : وبلاگ من
    منتظرم

       0 likes

  12. • پسری با کفشهای کتانی • می گه :

    بیا این ماچ رو بگیر و اینجوری نباش دیگه! شوخی گل

       0 likes

  13. بابا چرا انقدر غمگيني؟؟؟دپرسي؟؟؟؟؟؟چي شده؟؟؟

       0 likes

  14. روی رد رویاها ... می گه :

    گوئی بشر را با بغض آفریده اند که این روزها به پاسخ هرکه می روم غربت غرق آبش کرده ست چون تو !
    امید را به رهائی …!

       0 likes

  15. سلام
     بله . حمید مصدق

    در شبان غم تنهایی خویش ….
    ………..
    …………………
    تو گل سرخ منی
    تو گل یاسمنی
    تو چنان شبنم پاک سحری ؟
    نه
    از آن پاکتری
    تو بهاری ؟
    نه
    بهاران از توست
    از تو می گیرد وام
    هر بهار اینهمه زیبایی را
    هوس باغ و بهارانم نیست
    ای بهین باغ و بهارانم تو
    سبزی چشم تو
    دریای خیال
    پلک بگشا که به چشمان تو دریابم باز
    مزرع سبز تمنایم را
    ای تو چشمانت سبز
    در من این سبزی هذیان از توست
    زندگی از تو و
    مرگم از توست
    سیل سیال نگاه سبزت
    همه بنیان وجودم را ویرانه کنان می کاود
    من به چشمان خیال انگیزت معتادم ….
    ……………..
    ………….گل

       0 likes

  16. چرا؟
    چراهمه غمگینن؟گریهگریهگریه
    منم کلبه ای دارم بیاپیشمگل

       0 likes

  17. سارا آرامش می گه :

    گل

       0 likes

  18. هر وقت دلم واسه خودم تنگ می شه میرم جلو ایینه خودم رو بغل می کنم و یه ماچ اب دار از خودم برمی دارم
    البته از وقتی کتاب “گاهی دلم….” استاد بهمنی رو خوندم

       0 likes

  19. گل

       0 likes

  20. رنگ خدا رو دوست دارم که بازارش کساده
    صبغت الله فمن احسن من الله صبغه

       1 likes

  21. پادشاه فصلها ، پاچرا ما پاييز را دوست داريم؟ به خاطر اينكه در آن جا احساس پايان مي كنيم احساس پايان … يعني درد دائمي نجات را در غروب بيشتر احساس مي كنيم و احساسات عميق تر غروب را بيشتر با خومان خويشاوند مي بينيم.

       0 likes

  22. منتظرتمگل

       0 likes

  23. سلام
    زيبا بود

       0 likes

  24. Ostad ash’aret ashkamo dar avord…

       0 likes

نظرتان را درباره ی "آغوش" بنویسید

تحلیل آمار سایت و وبلاگ