بگذار باران بگرید؛
اصلاً سرد باشد، بهمن باشد برف بگیرد؛
آن روزها باشد؛
پیاده رو هم؛
دستانم…
مثل اجازهام دست تو؛
باشد.
آبان 90
ساعت یخزده
۱۶
آذر
۱۳۹۰
بگذار باران بگرید؛
اصلاً سرد باشد، بهمن باشد برف بگیرد؛
آن روزها باشد؛
پیاده رو هم؛
دستانم…
مثل اجازهام دست تو؛
باشد.
آبان 90
دستانم…
مثل اجازهام دست تو؛
باشد.
این قسمت آخر رو خیلی دوست دازم، بهتر از این نمیشد تمومش کرد
0 likes
یادمه موقع نوشتنش کلی به آخرش فکر کردم به نتیجه نرسیدم، بعد یه دفعهای اینجوری تمومو شد!
0 likes
دوست داشتن نم نم باران است ، که کم کم می آید و به درازا می بارد…..
سلام
زیبا بود وپر احساس …
0 likes
این روز ها دلم برای کسی از دیروزها تنگ است
میگذارم باران بگرید؛
اصلاً سرد باشد، بهمن باشد برف بگیرد؛
آن روزها باشد….
0 likes
سلام و درود خدمت دوست قدیمی.این جا خیلی زیبا تر شده و یکنوعی حس تمیزی به من دست داد که تشویقم کرد مطالب زیادی رو بخونم. امیدوارم بتونم بیشتر به وبلاگتون سر بزنم و مطالب خواندنی تون رو بیشتر ببینم. شاد و پیروز
0 likes
حضورتون باعث افتخاره و بیشتر خوندتون افتخار بیشتر!
لطف دارید!
0 likes
آنروزها باشد…
حسرتش عميقه
1 likes
اوهوم
0 likes
بگذار حالا كه
باران مي خواهد ببارد
ببارد
چتر را مي آورم
شال گردنت را مي بندم
مي خواهم تو
اولين عشقي باشي كه من زاييده ام …
آنالي
1 likes
خوب بود
0 likes
سلام
به روزم …
0 likes